آري، پاييز نزديك است، اما پاييز كه هميشه صداي خش و خش برگ ها در گذر ها نيست. پاييز كه هميشه با بوي مهر نمي آيد،
پاييز گاهي در زير سيگاري روي ميز، زير انبوهي از خاكستر است، گاهي حوالي عطري تلخ پشت يقه ي لباسي تا شده، گاهي هم نم بارانيست كه گوشه چشمانت مي درخشد.
پاييز كه هميشه لاي برگ هاي زرد و نارنجي نيست، گاهي در دل كاجيست ميان يك كاجزار هميشه سبز. گاهي قهوه ايست كه سر مي رود، غذاييست كه ته مي گيرد و لبخنديست كه بي بهانه بر لبانت مي نشيند.
ساده بگويمت، دلتنگ كه باشي پاييز نزديك است...
- چهارشنبه ۲۹ شهریور ۹۶ | ۰۱:۴۲
- ۱۳۶ بازديد
- ۰ نظر